پرتال روانشناسی | سبک زندگی و مرکز خرید

banner ads

رفتار بعد از طلاق با کودکان

چگونه بعد از طلاق با کودک رفتار کنیم

نکاتی مهم برای رفتار با همسر سابق پس از طلاق در مقابل کودک
پدر و مادر در حال دعوا و مشاجره هستد و فرزندشان سکوت کرده است نه به دلیل آنکه متوجه نیست بله برای چیز دیگری است که کودک بعد از طلاق به این سکوت فرو می رود.

طلاق برای تمام اعضای خانواده دشوار است، اما زمانی که کودکان درگیر این کار هستند، ممکن است سخت تر باشد.
به عنوان یک والد که اخیراً طلاق گرفته اید، ممکن است شما با احساس رنجش و تنفر نسبت به همسر سابق خود رها شوید، اما مهم است که این احساسات به رابطه با کودک شما کشیده نشود. به یاد داشته باشید زمانی را که با کودکان خود پس از جدایی طلاق می کردید،

کودک بعد از طلاق

 

 

چگونه بعد از طلاق با کودک رفتار کنیم؟

مراقب این رفتارهای خود بعد از طلاق در مقابل کودکتان باشید
هرگز با همسر سابق خود در مقابل فرزندتان بحث نکنید:

حرف زدن در مقابل کودک می تواند باعث آسیب عاطفی او شود، حتی اگر بحث ربطی به او نداشته باشد.

زمانی که کودکان این احساسات را تجربه می کنند، علائم منفی ویژه ای از جمله پرخاشگری، اضطراب، خصومت و افسردگی را نشان می دهند.

طبق مطالعات اخیر، بحث هایی که به صورت فیزیکی یا شفاهی وجود دارند، اغلب برای کودکان بدترین شرایط هستند.

به فرزند خود اجازه دهید از زمانی که با پدر یا مادرشان هستند، لذت ببرند:

کودک شما مشتاق تماس با پدر و مادر خودش است و مهم است که رابطه مثبتی بین او و همسر سابق تان برقرار کنید. زمانی که کودک کاملاً درک می کند که هر دوی والدینش او را خیلی دوست دارند – با وجود اینکه شما به طور جداگانه زندگی می کنید – روند طلاق برای او راحت تر خواهد بود.


کودکان طلاق | چگونه بعد از طلاق با کودک رفتار کنیم

ارتباط کودک بعد از طلاق با پدر یا مادر


از بددهنی یا سخن چینی کردن در مقابل فرزندتان خودداری کنید، زیرا او هر دوی شما را به اندازه هم دوست دارد:

صحبت های بد در مورد والد دیگر باعث می شود که کودک شما احساس کند که باید بین شما و او، یکی را انتخاب کند. بسیاری از کودکان نیز این انتقاد را درونی می کنند و ممکن است نظرات منفی و توهینی را که به عنوان بازتاب خود بر روی خودش نوشته شده را بپذیرد. هر بار که به کودکتان می گویید که چقدر آن یکی والد بد است، شما اساساً به کودک خود می گویید که نیمی از او نیز بد است.

هرگز درباره دوستان و خانواده والد دیگر بد صحبت نکنید:

این می تواند شامل پدربزرگ و مادر بزرگ، خاله ها، عمه ها و دایی ها هم باشد، چون آن ها احتمالاً قسمت بزرگی از زندگی کودک شما هستند، حتی بعد از طلاق. با بدگویی کردن از والد دیگر، می توانید منجر به آسیب درونی کودک شوید. کودک شما همچنین از نظر فکری و یا عاطفی توانایی محرمانه عمل کردن را ندارد، پس نظرات منفی را در مورد خانواده او را نزد خودتان نگاه دارید.


مشکلات روحی کودک

بدگویی کردن از والد دیگر بعد از طلاق
اشتباهات رفتار والدین با کودک بعد از طلاق
هرگز از فرزندتان نخواهید که بیشتر از آن یکی والدش، شما را دوست داشته باشد:

بسیاری از والدین اشتباه می کنند که از کودک خود می پرسند او بیشتر دوستش دارد یا آن یکی را، این می تواند از نظر احساسی مخرب باشد. زمانی که زمان خود را با والد دیگر سپری می کند احساس عذاب و گناه می کند. منصفانه نیست که فرزندتان را در طلاق خود بردارید. در عوض، تلاش های خود را بر روی اطمینان از اینکه کودکتان بداند که چقدر دوستش دارید، متمرکز کنید.

درباره مسائل مالی و یا حمایت از او با فرزندتان صحبت نکنید:

صحبت کردن با کودک در مورد این مسائل مالی می تواند باعث شود او احساس کند که صاحب اختیار است و یا اینکه این گناه او است که بین شما و والد دیگر وجود دارد. کودک شما به اندازه کافی برای جداییتان نگرانی دارد، و آوردن او به بحث های مالی تنها باعث می شود که احساس بدتری پیدا کند. در مورد حمایت کودک از وکیل قانونی طلاق خود صحبت کنید.

رفتار با کودک طلاق | چگونه بعد از طلاق با کودک رفتار کنیم


چیزهایی که بعد از طلاق به کودک نباید گفت
از جزئیات طلاق و جدایی زناشویی به فرزندتان نگویید:

کودک شما احتمالاً سوالات زیادی درباره تغییراتی که در زندگی او جریان دارد خواهد داشت.مهم است که در مورد طلاق صحبت کنید، اما فقط اطلاعات را به شیوه ای مناسب به اشتراک بگذارید که او درک کند.

اجازه دهید با والد دیگر از طریق اینترنت و یا شبکه های ارتباطی نامحدود صحبت کند:

بعد از جدایی یا طلاق، برای کودک شما طبیعی است که دلش برای والد دیگرش تنگ شود. این به این معنا نیست که او نمی خواهد با شما باشد و یا ترجیح می دهد با همسر قبلیتان باشد. اجازه دادن به او برای داشتن ارتباط ساده با والد دیگر از طریق تلفن یا اینترنت می تواند به او کمک کند احساس بهتری داشته باشد.


دلتنگی کودکان طلاق

کاهش اثرات طلاق با ارتباط تلفنی کودک با والد دیگر
رفتارهای نامناسب والدین با کودک بعد از طلاق
همسر سابقتان را به خاطر طلاق سرزنش نکنید:

کودک شما نمی خواهد در تبادل آتش دو والد گرفتار شود. اگر او طرف شما را باور کند، می توانید او را به والد دیگر برگردانید و به طور بالقوه به رابطه شان کمک کنید. کودک شما مستحق داشتن دو والد دوست داشتنی در زندگی خود است و اگر شما او را قانع کنید که والد دیگر خانواده اش را از بین ببرد، شما می توانید او را از این رابطه محروم کنید.

فرزندتان را پیام رسان نکنید:

برخی والدین از فرزند خود به عنوان نوعی خدمات تحویل یادداشت ها و حرف ها استفاده می کنند، تا از صحبت کردن با یکدیگر اجتناب کنند. این به معنای واقعی کلمه کودک شما را در وسط دعوا قرار می دهد.به جای این کار، یک رویکرد درست اتخاذ کنید، یک مکالمه با همسر سابق خود داشته باشید و فرزندتان را از تعاملات خود خارج کنید.

عوارض طلاق بر کودکان

رفتارهای غلط والدین بعد از طلاق
هرگز از کودک تان درخواست نکنید که جاسوسی کند:


درخواست از کودک خود برای جاسوسی چیزی است که باعث دلسردی آن ها می شود. از او تقاضا نکنید که اطلاعاتی را به شما بدهد که باعث احساس نادرستی و بی وفایی او شود.

بعد از ملاقات با والد دیگر از فرزند خود سوال نکنید:

زمانی که کودک شما از ملاقات با همسر سابقتان به خانه می رسد، فضولی نکنید. زمان ملاقات او با والد دیگرش به خودش تعلق دارد و سوال پرسیدن باعث می شود او احساس معذب بودن کند. به جای آن، به کودک خود اعتماد کنید تا هر اطلاعاتی را که مهم است فاش کند و به طور تصادفی زمانی که اطلاعات داوطلبان کودک شما اطلاعات می دهد، گوش دهید

 

كودك طلاق و ماجراي عشق و نفرت

اثرات طلاق به جنسیت و مرحله رشدی کودک به لحاظ سنی تاثیر دارد. به نحوی که هر چقدر میزان رشد سنی کودک کمتر باشد، اثرات منفی بیشتری از خود بر جای می‌گذارد.کودکان در مرحله پیش دبستانی نسبت به کودکان سنین مدرسه و پس از آن، بیشتر از طلاق والدین آسیب می‌بینند.

خانمي با حالتي پريشان وارد اتاق مشاوره شد، در حالي كه نگرانی از پس چشمانش داد می‌زد ، بعد از کمی مکث، آرام گفت : تو را به خدا به من كمك كنيد، دخترم! دخترم ديگر نمي‌خواهد مرا ببيند و حتي حاضر نیست صدایم را هم بشنود.
او ادامه داد: من دو سال است كه طلاق گرفتم و در اين مدت دخترم به همراه پدرش با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می‌کند و به آنها بسیار وابسته شده است.
در این مدت آنها به من اجازه دیدن دخترم را نمی‌دادند و من در راه مدرسه او را چند باری به صورت پنهانی مي‌دیدم، براي ديدن فرزندم هركاري كه مي‌توانستم كردم، وكيل گرفتم و به دادگاه شكايت كردم و بالاخره توانستم از راه قانونی اجازه ملاقات فرزندم را بگیرم.
اما ديروز وقتي مي‌خواستم او را در آغوش بگيرم با عصبانيت به من گفت: از تو متنفرم، اگر دوستم داشتی مرا دوسال رها نمی‌کردی؟ و بعد به طرف پدر بزرگش رفت وآنها هم با حالت تمسخر به من گفتند ديدي خانم، ما كه گفتيم دخترت ديگر نمي‌خواهد تو را ببيند. اصلاً او تو را به عنوان مادر خودش قبول ندارد.
اشک در چشمان زن جوان حلقه زده بود و با بغض گفت: من عاشق دخترم هستم نمی‌توانم به اين راحتي از او جدا شوم و فراموشش كنم، دوست دارم او را در آغوش بگیرم ولی چكار كنم كه او ديگر مرا نمی‌خواهد؟ چکار کنم؟
خودم هم قبول دارم که اشتباهاتی داشتم و دوسال است که دارو مصرف می‌کنم. گاهی اوقات نسبت به دخترم غافل بودم ولی هنوز یک مادرم و دخترم را دوست دارم.
بعد از شنيدن صحبت‌هاي زن جوان هماهنگي لازم با پدر دختر براي ارائه مشاوره به وي انجام شد اما دختر در جلسه مشاوره گفت : من از این زن بدم می‌آید از او متنفرم کلاً ازکلمه مادر متنفرم عمه‌ها و مادر بزرگم من را بزرگ کرده‌اند من آنها را دوست دارم، این زن مرا خیلی اذیت کرده و اصلاً من را دوست ندارد اگر دوستم داشت من را رها نمی‌کرد من هم دوست داشتم مثل بقیه دوستانم مادرم به دنبالم بیاید، من را بغل کند ببوسد، در تکالیفم به من کمك کند ولی او هيچ وقت کنارم نبود و همیشه من را در خانه تنها می‌گذاشت و می‌رفت.
من مجبور بودم در خانه تنها باشم. پدرم هم می‌گفت : مادرت، زن بدی است و ما را دوست ندارد من و بابام دوست داریم او نباشد.
موقع ادای این کلمات اندام کودکانه‌اش می‌لرزید و اشک از چشمانش جاری مي‌شد او با التماس و خواهش گفت: تو را به خدا به اين زن بگوئید دست از سر من بردارد، چون من نمی‌خواهم دیگر او را ببینم.


اقدامات مشاوره‌اي :
بررسی وضعیت موجود و ریشه‌یابی مشکل به وجود آمده، ارتباط گرفتن با کودک و انجام تست جهت بررسی وضعیت روانی، توضیح مشکل و عواقب آن برای شخصیت وآینده کودک برای پدر و مادر، توصیه به مادر جهت زیاد کردن ارتباط و تلاش جهت برگرداندن اعتماد به کودک، صحبت‌هاي توجيهي با پدر که درصدد تخریب مادر نباشد و مشکلات را در برابر کودک بیان نکند و توصیه به ادامه جلسات و ادامه مشاوره با كارشناس مشاور کودک از جمله اقداماتي بود كه در خصوص اين مادر و دختر صورت گرفت.
طلاق بيشترين آسيب را بر روي فرزندان مي‌گذارد
طلاق بین زوجین علیرغم آسیب‌های جدی روحی که به همسران وارد می‌کند، بیشترین آسیب را بر روی فرزندان دارد و باعث ایجاد مشکلات روانی و اجتماعی فراوان بر فرزندان طلاق می‌شود.
فرزند در سنین ابتدایی زندگی نیاز شدید به برقراری رابطه عاطفی با مادر دارد. ایجاد رابطه عاطفی قوی و با کیفیت بین مادر و فرزند ایجاد دلبستگی ایمن و سالم در فرزندان می‌شود.
یکی از علل آسیب‌زایی طلاق این است که والدین، فرزندان خود را سپر بلای خود قرار داده و سعی در تخریب کردن شخصیت طرف مقابل در جلوی فرزندان دارند و با گفتن مشکلات و بدی‌های طرف مقابل، تصویری نامطلوب از پدر يا مادر برای فرزند مي‌سازند.
دخالت‌های بیش از حد خانواده‌هاي اصلی زوجین را علت اصلي به وجود آمدن طلاق در بين زوجين است  خانواده‌ها نبايد در زندگي فرزندانشان دخالت كنند و اجازه بدهند كه خودشان براي آينده و زندگي خود تصميم بگيرند زيرا با اين كار نه تنها نمي‌توانند خوشبختي آنها را تامين نمايند بلكه آرامش آنان و فرزندانشان را نيز برهم مي‌زنند.
طلاق مطمئناً بدون آسیب نيست و مشکلات فراوان برای خود زوجين و همچنين فرزندان آنان ایجاد می‌کند.
همان طور که تحقیقات نشان می‌دهد آمار بزه و اختلالات روانی در فرزندان طلاق به مراتب بالاتر است.
گاهی یک رابطه به دلیل وجود تفاوت‌ها و عدم تفاهم‌ها نهایتاً به طلاق منجر می‌شود در اینجا لازم است که یکسری تدابیر و آموزش‌هایی که کمترین آسیب‌ها را به فرزندان وارد مي‌کند اتخاذ گردد

جمع آوری شده توسط سایت روانشناسی خانواده بخش روانشناسی طلاق

بازنشر : سایت روانشناسی برتر

 

محبوب کن - فیس نما

دیدگاه ارسال شده است

نمایش / مخفی کردن دیدگاه ها

Code Center