پرتال روانشناسی | سبک زندگی و مرکز خرید

banner ads

افسردگی بیشتر چه کسانی را تهدید می‌کند؟

ما برای رسیدن به پاسخ این سؤال ابتدا باید تعریف واضح و روشنی از افسردگی داشته باشیم. افسردگی چیست؟ انواع مختلف این بیماری کدام است و در عوامل افسردگی چه فاکتورهایی بیشتر نقش دارند؟


در مجموع، افسردگی نوعی اختلال روانی است که متأسفانه به نقص شخصیتی و بعد به کتمان شخصیت می‌انجامد. این تعریفی جامع و کامل از افسردگی است؛ اما در تعاریف وسیع‌تر، موارد زیر را نیز شامل می‌شود: غمگینی مفرط و مدام، اختلال در خوردن، اختلال در خواب، عدم تمرکز، عدم آگاهی از وضعیت و اطراف، لذت‌نبردن از زندگی، احساس پوچی و بی‌ارزشی کردن و…


اصولاً افسردگی، زنان را بیش از مردان، جوانان را بیش از سالمندان، ثروتمندان را بیش از فقیران و هنرمندان و نویسندگان را بیشتر از افراد عادی تهدید می‌کند.

افسردگی  , افسردگی چه کسانی را تهدید می‌کند؟ ,  افسردگی در زنان ,  افسردگی در مردان , افسردگی در نوجوانان و جوانان ,  انواع افسردگی  ,  درمان افسردگی ,  فرحناز میرقمی‌زاده , روانشناسی خانواده

هرچه از افسردگی بگوییم، بنویسیم و منتشر کنیم باز هم کم است؛ زیرا آن‌قدر باید از این مسئله بگوییم و بگوییم تا قُبح آن از بین برود و برای رفع آن اقدامی جدی، روشن، آشکارا و عملی صورت گیرد. امروزه، تعداد افراد افسرده در دنیا متأسفانه نسبت‌به افراد عادی بیشتر شده است و این زنگ خطری بزرگ به‌حساب می‌آید.

 


از انواع اختلالات این بیماری می‌توان از افسردگی حاد، مزمن، افسرده‌خویی، اختلال عاطفی فصلی، دوقطبی و پارانوئید، اسکیزوفرنی و… نام برد.


عوامل عمده و پیش‌زمینه‌های متفاوتی علت بروز این بیماری موذی هستند؛ در درجه اول، توارث؛ سپس عوامل زیست‌محیطی؛ اختلالات هورمونی یا همان به‌ هم خوردن شیمی بدن و در نهایت عوامل هیجان‌زایی محیطی؛ اما عوامل نادرتری نیز وجود دارند. عواملی چون: اختلالات جسمانی، مصرف مواد، عوارض متقابل داروهای تجویزی یا عدم مصرف داروهای مؤثر.


متأسفانه واقعیت‌ها و ارقام درباره تعداد افراد افسرده در جهان وحشتناک است و بهتر است که بدان پرداخته نشود؛ زیرا بار اقتصادی و مهم‌تر از آن بار روانی سنگینی را به جوامع تحمیل خواهد کرد. اما باید بدانیم که به هر صورت این بیماری باید درمان شود و هرچه آن زمان نزدیک‌تر باشد، بهتر خواهد بود؛ زیرا اگر درمان نشود، به عزت‌نفس آسیب جدی می‌رساند، مصرف مواد مخدر را افزایش می‌دهد، روابط و مشاغل را دچار اختلال جدی می‌کند و حتی باعث ناتوانی یا مرگ خواهد شد.


با وجود این تعاریف، برای شخص افسرده بسیار مهم است که به‌طور جدی با خود مهربان باشد؛ از میزان استرس در زندگی خود بکاهد؛ به ‌طور منظم ورزش کند، به‌ویژه به ورزش شنا بپردازد؛ به زندگی خود نظم و ترتیب دهد؛ درباره بیماری‌اش اطلاعات جمع کند؛ مراقب افکار منفی در ذهن خود باشد، با دیگران ارتباط برقرار کنند و مهم‌تر از همه این‌که به خودش فرصت درمان دهد. این خودیاری به شخص افسرده کمک شایانی خواهد کرد.


این افراد باید از مواد مغذی دارای هیدرات‌کربن، مثل نان و غلات ۱B و ۱۲B، بیشتر استفاده کنند و مصرف لبنیات به‌خصوص ماست را کاهش دهند. این شیوه تغذیه شیمی مغز را تنظیم می‌کند.


همچنین آن‌ها باید از افراد دیگری چون روان‌پزشکان، روان‌شناسان، مددکاران اجتماعی، دوستان و خانواده… کمک بگیرند. این افراد باید شیوه درمانی‌شان را خود انتخاب کنند: دارودرمانی، مشاوره‌درمانی، استفاده از هر دو یا هیچ‌کدام؛ زیرا در ابتدای امر آنچه مهم است اقدام فرد برای بهبود است. شاید فرد رژیم‌درمانی را انتخاب کند و در وضعیت تغذیه خود تغییری ایجاد نماید یا تصمیم بگیرد با پیداکردن حامی عاطفی به افسردگی خود خاتمه دهد؛ اما این افراد باید بدانند که احتمالاً تنها فقر عاطفی عامل افسردگی آن‌ها نیست، بلکه عوامل دیگری نیز در این راستا دخیل‌اند؛ عواملی چون: اختلالات هورمونی، بیماری‌های عفونی، اختلال در دستگاه خودایمنی یا اختلالات تباهنده (تحلیل سلول‌های عصبی) مثل Ms یا پارکینسون، استرس زیاد و اختلال در دستگاه قلبی ـ عروقی یا سایر عوامل جسمانی مثل فقر آهن، کمبود ویتامین‌ها، کمبود مواد معدنی، مسمومیت‌های غذایی دارویی، مصرف مواد مخدر، داروهای تجویزی و حتی به هم خوردن ساعت بیولوژیک بدن.


شخص افسرده باید بداند که فقیر و غنی، معروف و گمنام همه و همه دچار افسردگی می‌شوند؛ حتی ثروتمندان بیش از فقیران، افراد مشهور و معروف بیش از افراد گمنام، و هنرمندان و نویسندگان بیش از افراد عادی؛ زیرا ذهن خلاق برخی‌ اوقات کج‌روی می‌کند! در این زمینه، می‌توانیم از ارنست همینگوی، لئو تولستوی، ویلیام استایرن و در بین شاعران از سیلویا پلات، آن سکستون و والت ویتمن و در میان نقاشان از جرجیا اوکیف، ونسان ون‌گوگ و جکسون پولاک یاد کنیم.


اگر افسرده هستیم، نباید شرم کنیم و خجالت بکشیم، کتمان کنیم و نگران باشیم، خشمگین شویم یا افسوس بخوریم و مدام به گوشه دنجی پناه ببریم؛ بلکه باید از فهم و پذیرش افسردگی خود خوشحال باشیم و آشکارا علیه آن اقدام کنیم. ابتدا از خود کمک بگیریم و پس از آن، از دیگران.

همواره به‌یاد بسپارید: افراد افسرده معمولاً بی‌مشکل‌ترین افراد دنیا هستند!

 فرحناز میرقمی‌زاده

بازنشر: روانشناسی برتر

محبوب کن - فیس نما

دیدگاه ارسال شده است

نمایش / مخفی کردن دیدگاه ها

Code Center